خيلي بي كس و تنهايي
4696
129
- ذاکر: سید مجید بنی فاطمه
- سبک: زمینه
- موضوع: امام هادی (ع)
- سال: 1396
خيلي بيكس و تنهايي
آقا، غريب دنيايي
آقا، آقا
داغِ، تو خيلي سنگينه
خيلي، شبيه زهرايي
آقا، آقا
از دنيا، شدي تو خسته، از مردم، دلت شكسته
تا كوچه، شبيه حيدر، رفتي تو، با دست بسته
براي دلِ تو آقا
بميرم كه غريبونه
تو مثلِ مجتبي هستي
رو لبهات لختۀ خونه
غريبِ سامرا آقا (٤)
***
بايد، براي تو جون داد
آقا، برا دلِ خونت
آقا، آقا
عالم، برات سيا پوشه
واسه، دلِ پريشونت
آقا، آقا
رو قلبِ، فلك نشسته، اين داغي، كه سينه سوزِ
جونت رو، به لب آورده، اين زهري، كه كينه توزِ
اوني كه ناسزا ميگفت
نمك رو زخم تو پاشيد
بميرم كه توي غربت
به اشك چشم تو خنديد
غريبِ سامرا آقا (٤)
***
آقا، توو لحظۀ آخر
پيشت، عزيز تو اومد
آقا، آقا
امّا، يه روز دلگيري
جدت، نفس نفس ميزد
آقا، آقا
تنها و، بدون لشگر، رو خاكا، شهيد بيسر
لب تشنه، دلش شكسته، غرقِ خون، رگاي حنجر
يه خواهر از رو تل ميديد
حسينش دست و پا ميزد
بميره عالمي واسش
توو گودال مادرش اومد
شهيد بيكفن ارباب (٤)
***
آقا، غريب دنيايي
آقا، آقا
داغِ، تو خيلي سنگينه
خيلي، شبيه زهرايي
آقا، آقا
از دنيا، شدي تو خسته، از مردم، دلت شكسته
تا كوچه، شبيه حيدر، رفتي تو، با دست بسته
براي دلِ تو آقا
بميرم كه غريبونه
تو مثلِ مجتبي هستي
رو لبهات لختۀ خونه
غريبِ سامرا آقا (٤)
***
بايد، براي تو جون داد
آقا، برا دلِ خونت
آقا، آقا
عالم، برات سيا پوشه
واسه، دلِ پريشونت
آقا، آقا
رو قلبِ، فلك نشسته، اين داغي، كه سينه سوزِ
جونت رو، به لب آورده، اين زهري، كه كينه توزِ
اوني كه ناسزا ميگفت
نمك رو زخم تو پاشيد
بميرم كه توي غربت
به اشك چشم تو خنديد
غريبِ سامرا آقا (٤)
***
آقا، توو لحظۀ آخر
پيشت، عزيز تو اومد
آقا، آقا
امّا، يه روز دلگيري
جدت، نفس نفس ميزد
آقا، آقا
تنها و، بدون لشگر، رو خاكا، شهيد بيسر
لب تشنه، دلش شكسته، غرقِ خون، رگاي حنجر
يه خواهر از رو تل ميديد
حسينش دست و پا ميزد
بميره عالمي واسش
توو گودال مادرش اومد
شهيد بيكفن ارباب (٤)
***
نظرات
نظری وجود ندارد !