رحمان جعفری

خاک گونه هات منو کشته

1825
18
خاک گونه هات منو کشته
زخم رو چشات منو کشته
اون زخم کنار پیشونیت
خشکی لبات منو کشته

شنیدم بهت آب ندادن، دلم سوخت
شنیدم سرت داد کشیدن، دلم سوخت
شنیدم تو رو می زده شمر، مث من، دلم سوخت

بابا بابا
منم زد ، چه بد زد
با مشت و ، لگد زد
با بغض و حسد زد
بابا بابا
به من آب ، نمیده
سرم داد ، کشیده
سرت رو بریده

خاک گونه هات منو کشته
زخم رو چشات منو کشته
اون زخم کنار پیشونیت
خشکی لبات منو کشته
***
مثل عمه جون دلم خونه
دنیامون شبیه زندونه
می سوزه دلم تا می بینم
موهای سرت پریشونه

شنیدم موهاتو کشیدن ، دلم ریخت
شنیدم سرت رو بریدن ، دلم ریخت
شنیدم حرم رو به آتیش ، کشیدن ، دلم ریخت

بابا بابا
نبودی ، حرم سوخت
تو خیمه ، پرم سوخت
پر معجرم سوخت
بابا بابا
موهای ، منم سوخت
تموم ، تنم سوخت
پر دامنم سوخت

خاک گونه هات منو کشته
زخم رو چشات منو کشته
اون زخم کنار پیشونیت
خشکی لبات منو کشته
***
این گوش بدون گوشواره
این گوشای زخمی و پاره
این پاهای خونی و بی جون
عمری حرف و درد دل داره

شنیدم که کنج تنوری ، دلم سوخت
از این غصه و رنج دوری ، دلم سوخت
منو کوچه بازار نبودی ، چجوری ، دلم سوخت

بابا بابا
سه ساله ، کی دیده
با قد ، خمیده
موهامم سفیده
بابا بابا
دیگه جون ، ندارم
یه دندون ، ندارم
نه سامون ندارم

خاک گونه هات منو کشته
زخم رو چشات منو کشته
اون زخم کنار پیشونیت
خشکی لبات منو کشته
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش