به کی بگم این درد و

به کی بگم این درد و

[ مسعود پیرایش ]
به کی بگم این دردو ، به کی بگم از حالم
روضه‌خون مسمار و سینه‌زن گودالم

خونه پُر از دود و کوچه پُر از مِه شد
حُرمتی که بازم به زیر پا لِه شد

روضه روضه‌ی در و دیواره،
روضه آخرش کوچه بازاره
پای روضه جون بدی جا داره

****

مدینه باز دلگیره، مدینه باز پردرده
تموم روضه امشب، به کوچه برمی‌گرده

هم‌نفس حیدر، هم‌نفس مادر
دلی که تو غربت تو شعله زد پرپر

باز پشت دری! هیزم آوردن
قلب پیرمردی رو آزردن
بستن دستشو ، بی‌هوا بردن 

روضه روضه‌ی در و دیواره
روضه آخرش کوچه بازاره
پای روضه جون بدی جا داره

*****

مدینه خوب می‌دونه، دست خزون بی‌رحمه
اون که تو تب می‌سوزه، عطش رو خوب می‌فهمه

یکی داره ذکر حسینو می‌گیره
روضه داره سمت کرب‌وبلا میره

آی از غربت پسر زهرا
تشنه کشتنش ظهر عاشورا
سر رو نیزه و تن روی خاک‌ها

نظرات