مهدی اکبری

با طلوعت عرش را غَرق تَحَیُّر می کنی

877
18
با طلوعت عرش را غرق تحیُّر می‌کنی
ماه‌بانو! نان ظلمت را تو آجر می‌کنی

عقلِ بی‌احساس را عشق دمخور می‌کنی
دامن سجّاده را با یاس‌ها، پر می‌کنی

آسمان دلداده‌ی راز و نیازت می‌شود
بال جبریلِ امین چادرنمازت می‌شود

تو در آغوش خدیجه مثل حور افتاده‌ای
مادر پیغمبری، گرچه پَیَمبَر زاده‌ای

قبل خلق کهکشان‌ها امتحان پس داده‌ای
از همون اوّل برای آخَرَت آماده‌ای

روز محشر تک تک ما را صدا خواهی نمود
دانه دانه شیعیانت را جدا خواهی نمود

ای که با لطفت بیابان غرق باران می‌شود
خاک خشک یثرب از عِطرَت گلستان می‌شود

پایِ تسبیحات تو سلمان، مسلمان می‌شود
کوثر تو آبرویِ کلِّ قرآن می‌شود

روح ایمانی، تجَّلی خدایی مادرم
لَيْلَةِ الْقَدْرِ تمام انبیایی مادرم

مادر آئینه‌ها ای مادر اهلِ کسا
بانی آرامشِ پیغمبر اهلِ کسا

آفتاب روی بام حیدرِ اهلِ کسا
چادرت پهن است، بر روی سر اهلِ کسا

آینه دار امیرالمؤمنینِ پنج‌‌تن
ریشه‌های چادرت حبل‌المتین پنج‌تن

یا کریم بامِ احمد، جلدِ بام فاطمه‌ست
بَضْعَةُ مِنِّ محمد در مقام فاطمه‌ست

ذکر پیغمبر شب معراج نام فاطمه‌ست
آیه‌های روشن قرآن کلام فاطمه‌ست

آیه‌ی تطهیر هم با او مطهر می‌شود
کائنات از نور ایمانش مُنوَّر می‌شود

ای که افلاک است خانُم، مُستجیر نان تو
می‌شود آزاد، هرکس شد اسیر نان تو

کاش بنویسی مرا جیره بگیرِ نان تو
بی نیاز از هر دو دنیا شد فقیرِ نان تو

چون که دستت را به وقت پخت نان بوسیده است
دست دستاسِ تو را هفت آسمان بوسیده است

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش