ای یار، ای یار، و لستُ و اَدری خبرَ المسمار

ای یار، ای یار، و لستُ و اَدری خبرَ المسمار

[ سیدمهدی حسینی ]
ای یار، ای یار، و لَستُ اَدری خَبَرَ المسمار
کوچه، دیوار، و لَستُ اَدری خَبَرَ المسمار

خبر نداشتم
من خبر از زخمِ میخِ در نداشتم
منو حلال کن
گفتی کمک، شمشیرم رو برنداشتم
خیال کن اصلاً
غیر حسین و حسنم پسر نداشتم

ناحِلَةَ الجِسم بَعدَ أبیها، زهرا، زهرا، زهرا
مُنهَدَةَ الرُکن، افتادی از پا، زهرا، زهرا، زهرا

ای یار، ای یار، گفتی چقدر ألجّار، ثُمَّ الدّار
تا صبح بیدار، گفتی چقدر ألجّار، ثُمَّ الدّار

دلم گرفته
تو رفتی و خونه‌ی ما رو غم گرفته
آرومِ جونم
بشکنه دستی که تو رو ازم گرفته
حسینِ من گفت:
بابا چرا صدای مادرم گرفته؟ 

ساعت به ساعت یُغشی عَلَیها، زهرا، زهرا، زهرا
باکیَةَ العَین، اُمِّ أبیها، زهرا، زهرا، زهرا

ای یار، ای یار، قرار ما کرب‌وبلا این‌بار
بین نِیزار، قرار ما کرب‌و‌بلا این‌بار

چه کربلایی!
گریه کنیم برا حسینمون دوتایی
ببین حسینت
می‌زنه زیر دست و پا چه دست و پایی!
غریبِ مادر
نداره بین قتلگاه یه آشنایی

نظرات