اَمون از، این شبِ تار (میکوبم سر به دیوار)۲ نریز آب بسه اسماء یه لحظه دست نگهدار (خدایا این غسل و کفن، علی رو داغون میکنه)۲ نمیدونستم از منم (غماشو پنهون میکنه)۲ [ (زخمای یارو ندیده بودم)۲ جای مسمار رو ندیده بودم رده پاها رو ندیده بودم، ندیده بودم ]۲ (تموم شد رنج و غمهات)۲ (آروم شد دردِ دستات)۲ چجوری بسپرم من (گلم رو دست بابا)۲ (چه دل خراشه این بدن)۲ یه لحظه حرکت دادنش سروصدا داره چقدر (شکستگیهای تنت)۲ (زخم سَرتا پاش علی بمیره)۲ نیلیِ چشماش علی بمیره کاش میشد باهاش علی بمیره علی بمیره [ (زخمای یارو ندیده بودم)۲ جای مسمار رو ندیده بودم رده پاهارو ندیده بودم، ندیده بودم ]۲ (شروع شد غربت من، از امشب شاده دشمن)۲ رفیقام کاش یه قبر هم، (برای من میکندند)۲ (نمیخواد امشب زینبم، که اشکِ من رو پاک کنی)۲ برای فردا یاد بگیر، (سهساله مون و خاک کنی)۲ (شستنِ پهلو خرابه هم هست)۲ زخمای بازو خرابه هم هست (خونه رو ابرو خرابه هم هست)۲ خرابه هم هست [ (زخمای یارو ندیده بودم)۲ جای مسمار رو ندیده بودم رده پاها رو ندیده بودم، ندیده بودم ]۲ (امون از این شبه تار)۲ میکوبم سَر به دیوار نریز آب بسه اسماء (یه لحظه دست نگهدار)۲ (خدایا این غسل و کفن علی رو داغون میکنه)۲ نمیدونستم از منم غماشو پنهون میکنه [ (زخمای یارو ندیده بودم)۲ جای مسمار رو ندیده بودم رده پاها رو ندیده بودم ندیده بودم ]۲