محمدحسین پویانفر

آنقدر ناله شدم تا جگرم گفت،حسین

2009
13
آنقدر ناله شدم تا جگرم گفت: حسین
آنقدر اشک که مژگان تَرَم گفت: حسین

موی من تار به تارش شده پیش تو سفید
مثل پاییز شدم برگ و برم گفت: حسین

من که پیر تو شدم، پیرتر از این مپسند
به جوان تو قَسم، بال و پرم ریخت، حسین

نکن ای صبح طلوع، کاش نیاید که فقط
غم عالَم به دل شعله‌ورم ریخت، حسین

حق بده خاک به روی سر خود می‌ریزم
فکر فردات چه خاکی به سرم ریخت، حسین

خار در پُشت حرم چیدی و دستت خون شد
زخم دست تو که دیدم جگرم ریخت، حسین

در میان حرمت، حرف امان‌نامه شده
دیدم اشکی که ز چشم قمرم ریخت، حسین

کُشته دلشوره مرا، حال ربابت بد شد
طفل بی‌شیر به‌هم دور و برم ریخت، حسین

زود برگرد مدینه که نگویم فردا
بعد تو جمع حرامی به حرم ریخت، حسین

تا نگوید لب گودال سکینه با من
انقدر زخم زدندش پدرم ریخت بهم، حسین

(حسین، حسین)۳
****
حسین‌جان ای آبروی دو عالَم
نگین سلیمان به حلقه‌ی خاتَم

خداحافظ، ای برادر زینب
به خون غَلتان، در برابر زینب

تو بالای نیزه رأس پُر از خون
به روی ناقه‌ها من دلخون

خدایا از این غم چه چاره کنم؟
****
کمتر بر این غریب بدون کفن بزن
این ضربه‌ی دوازدهم را به من بزن

هرآن‌چه داشت رفت، دگر جستجو نکن
اینقدر این شهید مرا زیر و رو نکن
****
بگو چه کار کنم تا که آب را صدا نزنی؟
بگو چه کار کنم تا که دست و پا نزنی؟

بگو چه کار کنم تا تو را خلاص کنند؟
به شمر رو بزنم یا که التماس کنم؟

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش