همه دارن آه میکشن

همه دارن آه میکشن

[ روح الله بهمنی ]
همه دارن آه میکشن با نغمه‌های زینب 
خیمه به خیمه هر طرف نوکرا صف کشیدن
دور یه خیمه جمع شدن، بوی تو رو شنیدن
حسین جانم

قربون این گریه‌کنا و سینه‌زنای خوبت
که هم نوا از اولند تا آخرین غروبت

هر جا میری با تو میان تا پا به پای نیزه
تا تو رو تنها نذارن حتی بالای نیزه

والله این عقیدمه که نوکرات اقاجون
شهید زنده‌ان اگه دعا کنی براشون

دعای تو مادریه، ما رو به تو میبخشن
زهیر ثنی مذهب و حر و با تو میبخشن

وقتی که از محبتت غم به دلا میشینه
کشتیه نوح از تو بلا به ساحلا میشینه

با اینکه داوود نبی صداش غرین نداره
هیشکی شبیه زینبت صوت هزین نداره

وقتی که ابر دیده‌ی خواهر تو میباره
بارون خون از چشای مادر تو میباره

وای از نگاه نیلی دردونه‌ی سه سالت
رومون سیاه چیکار کنیم با اینهمه خجالت

از خجالت چیکار کنیم وقتی میای تو محشر
ما همگی با سر میایم اما تو میای بی سر

آی حسین...

ارباب من سر داره سر نداره
شاهه ولی حیف که لشکر نداره
دلم سوخت آخه مادر نداره

گفتی خدا می‌خواست تو رو تو دشت خون ببینه
زینبتو بی محرم و بی همزبون ببینه

وای از دل علمدارت وقتی علم میفته
پهلوونه پهلوونا با کوه غم میفته

 وای از نگاه سقایی که داره مشک پاره
مشک خالی رو تا حرم، با چه رویی بیاره

گفتی لبای اصغرت مثه ماهی می‌خندن
تیر تلظی عطش، به حنجرش میبندن

به مادرش رباب بگین بخنده پیش دشمن
بازم به گهواره بگه لالا لالایی اصغر

این زمین صحرای محشر یا زمین کربلاست
دست و پا گم مردم از غم ای خدا اینجا کجاست

یا اخا دلشوره دارم، گو خدا صبرم دهد
بین هر منزل رسیدم گفتم اینجا کربلاست

خاک این صحرای سوزان بوی هجران میدهد
جای پای مرتضی و حای پای انبیاست

بوی غم می‌آید و اوای حزن مادرم
بین این صحرا پر از فریادهای اشناست

پای مرکبها به گِل، سرهای محمل‌ها به زیر
بارها افتاده و رفتارها شرح بلاست

ناله‌های خردسالان اختیارم را ربود
ای برادرجان مگر اینجا زمین قتلگاست

اری ای خواهر، همینجا وعده‌گاه لشکر است
این فرات، این علقمه، این دشت سوزان کربلاست 

این همان دشت بلا باشد که با تو بارها 
مادرم می‌گفت سرها سرنشین نیزه‌هاست

لاله‌ها اینجا شود پرپر بسوزد یاس‌ها
پیش تل زینبیه مقتل خون خداست

از همین صحرا مهیای اسارت می‌شوی
چشم عصمت شاهد این ماتم عزماست

تو شوی محمل نشین، من پاره پیکر بی کفن
تا بماند پرچم اسلام، این امر خداست

خیمه بگشا ای علمدارم برای زینبم

سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب

نظرات