من آن شاخ گل افسرده بودم

من آن شاخ گل افسرده بودم

[ حاج مهدی سلحشور ]
من آن شاخ گل افسرده بودم
که در نشکفتگی پژمرده بودم
نمودم روی خود پنهان ز طفلان
برای آن که سیلی خورده بودم

تو را بی یار می بینم علی جان
تو را غمبار می بینم علی جان
علی جان چند روزی هست دیگر
رخت را تار می بینم علی جان

قمر از ابر غم باشد سیه پوش
چراغم کرد سوسو گشت خاموش
زمین از این بدن چیزی نمانده
بگیر ای قبر جان من در آغوش

خدا داند دلم چون گریه می‌کرد
به حالم دشت و هامون گریه می‌کرد
ندیدم زخم پهلو را در آن شب
ولی دیدم کفن خون گریه می‌کرد
************

نظرات