قبلهی من کربلا، کوی دلجوی حسین سُجدهگاهِ مُردنم، روی زانوی حسین کربلا یا کربلا... مستجاب الدّعوهی خیمهی اهل کساء سینهزنهاتو ببَر، دسته جمع تا کربلا کربلا یا کربلا... حسین حسین حسین... روزِ دنیا میشود، هر شبِ جمعه سیاه مادری دامنکشان، میرود تا قتلگاه زیر پای نیزهها، نالهها میزد حسین پیش چشم مادرش، دست و پا میزد حسین مادر او میدوید، در میان قتلگاه بر سر و سینه زنان، از برای سر جدا کربلا یا کربلا...