فنادی بارض و سماء جاء القمر قل یاأیها الکافرون أین المفرّ با نقاب از بین صفّین ناگهان میزند بیرون همچون تیر از کمان میرود میدان یک شیر نوجوان میکند خلق تصویری در عیان ماه مه جَبین روی مرکب و ابوشَعثا بر زمین جا داره از این همه آقایی بگیم مرحبا به شیر پاک امّالبنین جانم جانم جانم ابوفاضل فنادی بصوتٍ جلیل فی کربلا إنّی عبّاس بن علی نَجلُ الهُدی میکند میدان در دور او طَواف در صفوف لشکر حمله کرد شِکاف به مقابله آمد ابن صُدَیف و تداعی صفّین شد این مصاف ماه مَه جبین روی مرکب این دفعه مورد رو زمین و اباعبدالله فریاد میزنه مرحبا به شیر پاک امّالبنین جانم جانم جانم ابوفاضل