فلک خجل

فلک خجل

[ حاج ماشالله عابدی ]
ای جانِ جهان، جهانِ جان ادرکنا
قَیّوم زمین و آسمان ادرکنا

احیا کن هر دم مسیحا الغوث
یا حضرت صاحب الزمان ادرکنا

یا صاحب الزمان...
****
فلک خجل ز بلندای جاه حیدر بود
سپهر منفعل از روی ماه حیدر بود

شکوه تابش خورشید در سرای وجود
ز یمن بارقه‌ی یک نگاه حیدر بود

علی به نان جو و بوریا قناعت کرد
اگر چه دُرّ و گوهر خاک راه حیدر بود

چه احتیاج علی را به دستگاه و سپاه
که ذرّه ذرّه‌ی هستی سپاه حیدر بود

نبود اگر زِرِه مرتضی علی را پشت
دعای فاطمه پشت و پناه حیدر بود

ز هیچ‌کس اسدالله را حراس نبود
برادری چو نبی تکیه‌گاه حیدر بود

ندانم از غم مظلومیش چه باید گفت؟
که چاه شاهد اشک و آه حیدر بود

علی محاکمه از بغض خودپرستان شد
که عدل و داد و مروّت، گناه حیدر بود
****
تو صفا ده عشق و وفای منی
تو فرشته‌ی باغ و سَرای منی

تو نمک‌زن شور و نوای منی
تو بقا تو نشان بقای منی

تو دلیل وجود خدای منی
(تو امام منی تو امام منی)۴

تو برون ز تصرّف آب و گلی
تو نشاط روان، تو فروغ دلی

تو به دیده مَهی، تو به سینه گلی
تو تجسّم عشق و صفای منی

تو دلیل وجود خدای منی
(تو امام منی تو امام منی)۲

تو نواگر هستی ما شده‌ای
تو خدا نه که نور خدا شده‌ای

عجبا عجبا که چه‌ها شده‌ای
تو نه قبله که قبله‌نما شده‌ای

تو دلیل وجود خدای منی
(تو امام منی، تو امام منی)۴

تو ترانه‌ی صبح امیدِ منی
تو خلاصه‌ی گفت و شنید منی

تو تبسّم عید سعید منی
تو سرود منی، تو نوای منی

تو دلیل وجود خدای منی
(تو امام منی، تو امام منی)۲

تو معلم ختم رُسُل شده‌ای
دو جهان شده جزء و تو کُل شده‌ای

همه گل همه نِکهَت گُل شده‌ای
تو چراغ امید و سَرای منی

تو دلیل وجود خدای منی
(تو امام منی، تو امام منی)۲

نه ثناگر عزت و ذات تو‌ام
که چو آینه محو صفات توام

به کرشمه‌ی حُسن تو مات توام
تو فزون زِ محیط ثنای منی

تو دلیل وجود خدای منی
تو امام منی، تو امام منی)۲

تو ز هو طلبی همه هو شده‌ایم
زِ پرستش او همه او شده‌ایم

همه او شده‌ایم 
تو فروغ ولای منی

تو دلیل وجود خدای منی
(تو امام منی، تو امام منی)۲

نظرات