
فاطمه بر شیعه عزت میدهد درس توحید و ولایت میدهد دل که شد بی فاطمه سنگ است سنگ دل مخوانش مایۀ ننگ است ننگ نهرهایی که ز لطف باریاند از قنات چشم زهرا جاریاند کوههایی که فلک آرا شدند سربلند از سایۀ زهرا شدند یاسهایی که معطر گشتهاند مست عطر یاس حیدر گشتهاند کیست زهرا صاحب شأن و علو لال گردد هر که او گوید غلو گرچه فضل او شمردن جایز است لیک از وصفش زبانها عاجز است اوست باغ بر حدوث حادثات تحت امر اوست کل کائنات فاطمه نور پگاه خلقت است شاهکار کارگاه خلقت است قلب قرآن را معانی فاطمه است در کرات آسمانی فاطمه است هر چه زیبایی به احمد دادهاند هرچه عزت بر محمد دادهاند علت اصلی جلال فاطمه است جمله مدیون کمال فاطمه است حق مدار عشق و میل فاطمه است عالم هستی تفیله فاطمه است حوریان شرم از عفاف او کنند اولیا حق طواف او کنند بار طوبی سکههای عقد اوست هر که یا زهرا بگوید نزد اوست دشمن از او بَیِنِه کرده طلب فاطمه نام علی در زیر لب فاطمه صدیقۀ حق راستگوست آن که خواهد بینه بی آبروست دانه میروید اگر با مهر اوست نُه فلک را روشنی از چهر اوست زات هستی دم چو بر آدم دمید گوش آدم صوت یازهرا شنید گر علی رکن رکین ماسواست فاطمه رکن علیِ مرتضاست اسم اعظم جلوهای از تاج اوست در قیامت هر کسی محتاج اوست جود زهرا چشمهای بی خاتمه است فاطمه هرجا که باشد فاطمه است با ولای اوست اجرام و فلک مویی از بی بی بِه از صدها فدک شهد بر کام عدو زهر است زهر فاطمه با غاصبان قهر است قهر محشر از او محشر کبراست حکم زهرا لازم الاجراست