(حال منو خراب نکن، خون به دل رباب نکن) ۲ (میخوای بری شهید بشی، پس دل من رو آب نکن) ۲ (دیگه داداش دمغ شدم، از غصه بی رمق شدم) ۲ (نمیدونم چرا به این بلاها مستحق شدم) ۲ (چقدر منو تو بی کَسیم، برای هم دلواپسیم) ۲ (امشب اگه فردا بشه، دیگه بهم نمیرسیم)۲ (حسین من حسین من، ضیاء هر دو عین من...) ۳ (باید شکسته بال برم، با چادر پامال برم) ۲ (حالا نمیشه جای تو، من توی اون گودال برم) ۲ (این که بهت میگم نری، بذار حساب خواهری) ۲ (یکم بهم نفس بده، این نفسای آخری) ۲ (فردا بساط غارت لباس و کفش پارته) ۲ (زینبت از همین الان آمادهی اسارته) ۲ (حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من ...) ۳ راحت ازت نمیگذرن، زخمت به تن نمیخرن انگشتو میبُرن و انگشتریتو میبَرن پنجه تو گیسوت میکشن، نیزه تو بازوت میکنن با سر زانو چند دفعه، پهلو به پهلوت میکنن (پس ناله بیهوا نزن، مادرتو صدا نزن) ۲ (تو رو خدا جلوی من اینهمه دست و پا نزن) ۲ (حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من...) ۳ (جناغ سینه بشکنه نفس شمارش میکنه) ۲ ببین که زینبت داره به شمر خواهش میکنه ای سنان به بدنش نیزه نزن قرآنمه روی تنش نیزه نزن حداقل تو دهنش نیزه نزن