اه عباس

اه عباس

[ سعید کرمعلی ]
آه عباس 
روی قتلگاه حسین تنهاست

آه عباس 
سر او به دامن زهراست

آه عباس 
سَرِ سَر بریدنش دعواست

بیا از علقمه ساقی حرم
ای برادرم، ای برادرم

که حسین و می‌زنن برابرم
ای برادرم، ای برادرم

آه عباس 
مقتل یا معشر کبری‌ست 

آه عباس 
از رو سینه قاتلش برخواست

آه عباس 
تن بی‌سر وسط صحراست

خنجر شمر نشست بر جگرت
ای برادرم، ای برادرم

ضربه‌هاشو می‌زنه به حنجرم
ای برادرم، ای برادرم

آه عباس
ماه من به نیزه‌ی اعداست

آه عباس 
موقع غارت معجرهاست

آه عباس
شعله‌ور دامن دخترهاست

آه عباس، آه عباس...

یکی داد می‌زنه سوخت موی سرم 
ای برادرم، ای برادرم

با ته نیزه زدن به کمرم 
ای برادرم، ای برادرم

آه ریان
پشت اسمش بنویس عطشان

آه ریان 
جد ما به خاک و خون غلطان

آه ریان 
بگو برگه‌برگه شد قرآن 

شیب گودال و شاه بی ردا
وامحمدا، وا محمدا

عمه جان رو به مدینه زد صدا
وامحمدا، وا محمدا

آه ریان 
کشته‌ی فتاده‌ی میدان

آه ریان
حق دارن بهش بگن عریان

آه ریان
جلو چشمامه همین الان

لاقل صیدتو رو به قبله کن
شمر حوصله کن، شمر حوصله کن

اول بکش بعد هلهله کن
شمر حوصله کن، شمر حوصله کن

وای حسین، وای حسین...

خودمو باختم
از پیشت رد شدم اما تورو نشناختم

دیدم عریانی 
کاش میشد چادرمو روی تو می‌انداختم

یک زن تنهام چطور شمر و ازت جدا کنم
وقت اذون مغربه من به کی اقتدا کنم

شمر اگه بره، سنان نمی‌گذره
تو قتلگاه تو زمان نمی‌گذره

حتی ازت دم اذان نمی‌گذره
تو قتلگاه تو زمان نمیگذره

غروب شد، آفتاب نشست
شمر ولی ازت جدا نشد 

اذون شد، نمازش رو بست 
راه حلقت ولی باز نشد 

خسته بود آقا
تازه روی مرکبش نشسته بود آقا
می‌زدند سنگ، سرت شکسته بود آقا

تک و تنها رفت که صدای گریه‌ها توی خیمه بالا رفت
دم رفتن طرف خیمه زن‌ها رفت 

تنهای تنها بود، تنهای تنها رفت 
آروم جون من زیر دست و پا رفت
هر کی از راه اومد سر نیزه خرجش کرد

رفتی و بی سر و پاها همگی شیر شدند
با منو عمه سر....

نیزه از حنجر آشفته‌ی تو کار کشید 
رفتی و کار عقیله سر بازار کشید

حسین، حسین...

نوه‌ی فاطمه دنبال جواب است عمو
جای زینب وسط بزم شراب‌است عمو

چشمت روشن، بزم حرامم بردن
چشمت روشن، بازار شامم بردن

نظرات