آه عباس توی قتلگاه حسین تنهاست آه عباس سر او به دامن زهراست آه عباس سَرِ سَر بریدنش دعواست بیا از علقمه ساقی حرم ای برادرم، ای برادرم که حسین و میزنن برابرم ای برادرم، ای برادرم آه عباس مقتله یا محشر کبریست آه عباس از رو سینه قاتلش برخواست آه عباس تن بیسر وسط صحراست خنجر شمر نشست بر جگرت ای برادرم، ای برادرم ضربههاشو میزنه به حنجرم ای برادرم، ای برادرم آه عباس ماه من به نیزهی اعداست آه عباس موقع غارت معجرهاست آه عباس شعلهور دامن دخترهاست آه عباس، آه عباس... یکی داد میزنه سوخت موی سرم ای برادرم، ای برادرم با ته نیزه زدن تو کمرم ای برادرم، ای برادرم آه ریان پشت اسمش بنویس عطشان آه ریان جد ما به خاک و خون غلطان آه ریان بگو برگهبرگه شد قرآن شیب گوداله و شاه بی ردا وا محمدا، وا محمدا عمه جان رو به مدینه زد صدا وا محمدا، وا محمدا آه ریان کشتهی فتاده در میدان آه ریان حق دارن بهش بگن عریان آه ریان جلو چشمامه همین الان لااقل صیدتو رو به قبله کن شمر حوصله کن، شمر حوصله کن اول بکش بعد هلهله کن شمر حوصله کن، شمر حوصله کن وای حسین، وای حسین... خودمو باختم از پیشت رد شدم اما تو رو نشناختم دیدم عریانی کاش میشد چادرمو روی تو میانداختم ******* یک زن تنهام چطور شمر و ازت جدا کنم وقت اذون مغربه من به کی اقتدا کنم ******* شمر اگه بره، سنان نمیگذره تو قتلگاه تو زمان نمیگذره حتی ازت دم اذان نمیگذره تو قتلگاه تو زمان نمیگذره غروب شد، آفتاب نشست شمر ولی ازت جدا نشد اذون شد، نمازش رو بست راه حلقت ولی باز نشد ******* خسته بود آقا تازه روی مرکبش نشسته بود آقا میزدند سنگ، سرت شکسته بود آقا تک و تنها رفت که صدای گریهها توی خیمه بالا رفت دم رفتن طرف خیمهی زنها رفت تنهای تنها بود، تنهای تنها رفت آروم جون من زیر دست و پا رفت هر کی از راه اومد سر نیزه خرجش کرد رفتی و بی سر و پاها همگی شیر شدند با من و عمه سر.... نیزه از حنجر آشفتهی تو کار کشید رفتی و کار عقیله سر بازار کشید حسین، حسین... ****** نوهی فاطمه دنبال جواب است عمو جای زینب وسط بزم شراب است عمو ******* چشمت روشن، بزم حرامم بردن چشمت روشن، بازار شامم بردن