
اسم توئه یک عمر دوای هر دردم از روزی که یادم میاد دور تو میگردم تو رو دیدم از وقتی که چشمامو وا کردم حالا باید این دردو با چی دوا کنم؟ تو رو از زیر تیغ و نیزه صدا کنم جسمت رو با چه حالی باید رها کنم چهجور کنار بیام با دوری گفتی صبوری کن صبوری چهجوری صبر کنم چهجوری؟ آه و واویلا، آه و واویلا... **** از حرمِ سوخته سخته نگهداری از این همه طفل یتیم سخته پرستاری با دستای بسته داداش سخته علمداری کاشکی میمردم این روزا رو نمیدیدم امروز و دیدم کاش فردا رو نمیدیدم کاشکی بی تو اصلا دنیا رو نمیدیدم نمیدیدم سری که سوخته نگاه مادری که سوخته معجر دختری که سوخته آه و واویلا، آه و واویلا...