از همه رَد شدم تا محلم کنی

از همه رَد شدم تا محلم کنی

[ امین شادکام ]
از همه رَد شدم تا محلم کنی 
آرزو دارم که مثل حر بغلم کنی 

عاقبتم با تو ختم به خیر میشه
هر کسی رو نگاه کنی مثل زهیر میشه

خامسِ آل عبا، حضرت خون خدا 
صاحب جان همه، ساکن کربُبلا

برای من بالاترین تقدیره
که زندگیم بوی کربلا می‌گیره 
میمیرم برای اون نوکر که برات میمیره

سیّدَنا یا حسین...

می‌گذره زندگی با کربلای تو 
نفس بده تا بزنم نفس برای تو 

تاجِ سرِ منن، سینه‌زنای تو 
مثل غبار می‌شینم روی عبای تو 

از تو حذر نکنم، رو به دگر نکنم 
نامردم واسه تو سینه سپر نکنم 

منی که از عشقت بی سر و سامونم
دلم می‌خواد زیر پات بریزه خونم 
تا دنیا دنیاست با حسین می‌مونم

سیّدَنا یا حسین...

دستی که بی وضو شونه به موت میزد
خنجر کُندشو روی گلوت میزد 

دستی که بی وضو حنجرتو برید 
پایین پای نیزه معجرمو کشید 

بی بال و پَر رو مگه، این‌جوری پَر می‌بُرن 
تشنه رو آخه مگه، این‌جوری سَر می‌بُرن

برای من چقدر این روضه سنگینه 
که خواهرت از رو تَل داره می‌بینه
که روی سینه‌ات با چکمه

واویلا واویلا واویلا...

حسین حسین حسین حسین...

نظرات