
آه مادر، یاسی اما شدی نیلوفر آه مادر، جون زینب این دمِ آخر آه مادر، رو نگیر از علی تو بستر واسِ دلخوشیم بگو که بهتری (روز آخری) 2 انگاری یه ساله بین بستری (روز آخری) 2 با لگد هیچ کجا در نمیزنن (گریه کن حسن) 2 حتی مرد و چهل نفر نمیزنن (گریه کن حسن) 2 آه اسما، بنویس علی بخون تنها آه اسما، تو حیاط خونۀ مولا آه اسما، میزدن مادرمُ مردا مادرم با هیچ کسی دعوا نداشت (بار شیشه داشت) 2 زیر در بود پاشُ روی در گذاشت (بار شیشه داشت) 2 داغ محسنُ روی دلش گذاشت (خیلی کینه داشت) 2 زنِ پا به ما کتک زدن نداشت (خیلی کینه داشت) 2 آه اسما، تا که دید مادرمُ تنها آه اسما، کوچه رو بست به روی زهرا آه اسما، بیحیا دستشُ بُرد بالا یه جوری زدش که گوشواره شکست (اون مردک پست) 2 هی میگفت این که رو خاکِ فاطمهست (اون مردک پست) 2 مرد جنگیُ زمینگیر میکنه (اون ضربۀ دست) 2 تو جوونی حسنُ پیر میکنه (اون ضربۀ دست) 2 غلاف بالا رفت، صداش بالا رفت فاطمه افتاد و مولا تنها رفت نالۀ زهرا تا عرش اعلا رفت *** ای روح هستی و روح نیایش بشنو بابا از زینب همین خواهش ای سیمرغ بیسر در دل افلاک شاه بیت الله در دیوان لولاک مانده در قتلگه از روز آشوب رد پای خدا بر صفحۀ خاک عشق است محول الحول والاحوال کشتی پهلو گرفته در گودال میگن که خواهرت (میدیده) 3 رو نیزهها سر (بریده) 3 سر نیزه تنت را به مصاف آمد بوی کوچه و تیغ و غلاف آمد ای قبلهگاه کعبه یا ثارالله خنجر گردنت را به طواف آمد ناموس خدا بیمعجر کی دیده شاهی زیر سُمّ اسبا کی دیده خواهم که نمازم را اقتدا کنم اما امام جماعت بیسر کی دیده گرگای تشنه، سیرآب شدن خونتُ خوردن (واویلا) 2 زینبُ تنها گیر آوردن (واویلا) 2