مونده از خون روی چادرش اثر

مونده از خون روی چادرش اثر

[ محمدحسین حدادیان ]
مونده از خون روی چادرش اثر
چهل نفر به یک نفر
تازیانه و غلاف و میخ در
چهل نفر به یک نفر

ناموس حیدر و این همه خطر

می‌خونم مقتلو با خون جگر
چهل نفر به یک نفر
کوچه پر شد از یه عده خیره سر
چهل نفر به یک نفر

یه مادر و میخ در و
یکی بگیره جلو چشم حیدر و
یه چادر شعله ور و 
بسوزه چادر می‌سوزه موی سر و

پناهشو سپاهشو
اینا زدند خانوم پابه ماهشو
گرفته خون نگاهشو
ضرب لگد شکسته تکیه‌گاهشو

نظرات

عالی