سلامٌ علی ساکن کربلا... میشه قامت ما کمان بعد تو نداره خوشی کاروان بعد تو با خولی و شمر و سنان بعد تو بمیرم که بییار و تنها شدی بمیرم چرا پخش صحرا شدی مثل اکبرت إرباً إربا شدی عزیزم حسین، ای عزیزم حسین... با شمشیر و سرنیزهها میزنن به روی تنت بیهوا میزنن برای رضای خدا میزنن بریده بریده شده پیکرت نفسهاش بریده شده خواهرت رسیده به گودال خون مادرت عزیزم حسین، ای عزیزم حسین...