زود راحتش کنید رو تنش پا نزارید کمتر اذیتش کنید پیراهنش رو نه میدونید کیه؟ میخواید هتک حرمتش کنید آی نامسلمونا باید اول بکشید بعداً غارتش کنید خنجر نمیبره هیچ کسی قربونی رو اینجوری سر نمیبره انصافتون کجاست هیچکی انگشت و واسه انگشتر نمیبره آتیش به ما نزن اینقدر پنجه روی خاک کربلا نزن دست و پا که میزنی مادر را صدا نزن یکی ته گودال لباستو پرت کرد شلوغی خیمه حواستو پرت کرد عذاب کردنت منع آب کردنت شبیه گندم ری آسیاب کردنت یکی عصا میزد یکی به روی صورتت آقا، با کف پا میزد یه مادری هم گوشهی گودال تو را صدا میزد تو را صدا میزد ناحلة الجسم یعنی دیدم لگد به پهلوت میزد با سنگ به کنج ابروت میزد با نیزه شونه به موت میزد تموم شده کار تو شروع شده کار من من و به کی میسپاری قافله سالار من قافله سالار من کجایی ای دوای دردم پی تو هرکجا میگردم تو رو تو قتلگاه گم کردم ای بدن صد پاره رو خاک داغ این صحرایی چرا مقطّعُ الاعضائی بگو کجا برم تنهایی شده پر از خون گودال حسین حسین رو لبهاست هلالی شکله زخمهات جای سم مرکب بعد از تو حسین یه زن تنها و مضطرم شده خیمه، سوخته معجرم من از قاتلت تا چهل روز سیلی میخورم زیر دست و پاشه چادرم وای بی محمل بردنم دستای بسته چهل منزل بردنم چندتا بیمروت قاتل بردنم بی محمل بردنم سر پیراهنت سیرم کردن از زندگی زینب از تل بره گفتی ذوالجناح هم از تو مقتل بره کاشکی میگفتی مادر اول بره بگو از رو تنت، پا برداره این تشنه لب، خواهر داره سنگینه مشتشون همه من رو میزدن زجرم پشتشون مونده موی من لای انگشتشون آه دستت بشکنه این که داری میزنی ناموس منه