خواب وخیال است به من چیرگی

خواب وخیال است به من چیرگی

[ ابوذر روحی ]
خواب و خیال است به من چیرگی
من که در این راه جگر سوختم

دشمنِ عباس نشانم دهید
من زِ علی زلزله آموختم

داعش و تکفیر کجا ما کجا؟ 
اکثرِ عشّاقِ علی بی‌سَرَند

هرکه در این بَزم مُقَرَّب‌تر است
جامِ بَلا بیشترش می‌دهند

سینه‌سِتَبر است شکوهِ اُحُد
خَنجر و شمشیر برایم کشید

میثم و عمّار و اَبوذر منم
چون زِ علی دست نخواهم کشید

تکیه‌ی حیدرمَنِشان مادر است
رمزِ شبِ حمله شود مجتبیٰ

رخصتِ پیکار زِ ارباب حسین
ما همه عباسِ تو یا زینبا! 

اَللّٰهُمَّ الرزُقنا، شهادَةَ فی
طَریقَ الحسین، طَریقَ الحسین... 
أم حَرِّق نَفسی فی، حَریقِ الحسین
حَریقِ الحسین، حَریقِ الحسین... 

غرق شدی غرقه‌ی نهرِ حَلیب
تا همه از جامِ عسل بی‌نصیب

می‌رسد از دور صدایت حبیب: 
نَصرُ مِنَ الله و فَتحٌ قَریب

نَصرُ مِنَ اللهِ تو "یازینب" است
هرچه که داری همه با زینب است

هَک شده روی کفنت: این شهید
قسمتی از جِیشِ اَبازینب است

اَللّٰهُمَّ الرزُقنا، شهادَةَ فی
طَریقَ الحسین، طَریقَ الحسین... 
أم حَرِّق نَفسی فی، حَریقِ الحسین
حَریقِ الحسین، حَریقِ الحسین... 

ننگ به من سوریه نااَمن شد
ننگ به من گوشه‌ی گنبد شکست

ایل و تبارم همه قربانی‌ات
کاش که پیشانیِ من می‌شکست

عفو بفرما که هنوزم هنوز
با رجزی در پیِ نان شبم

عفو بفرما که نَفَس می‌کشم
شهدِ شهادت بِده یازینبم

اَللّٰهُمَّ الرزُقنا، شهادَةَ فی
طَریقَ الحسین، طَریقَ الحسین... 
أم حَرِّق نَفسی فی، حَریقِ الحسین
حَریقِ الحسین، حَریقِ الحسین...

نظرات