
تو هم تا نفس داشتی سوختی تو هم پشت در پا به پام اومدی ولی آرزو داشتم لااقل میموندی و مادر صدام میزدی لالایی لالایی لالایی لالایی نذاشتن که حتی به دنیا بیای نذاشتن ولی تو مسیح منی نشد آخرش هم ببینم که تو شبیه علی یا شبیه منی لالایی لالایی لالایی لالایی تو هم بینشونی مثله مادرت نه قَدرِت واسه هیچکی معلوم نیست اینم حکمت با علی بودنه کی عشقش علی بود و مظلوم نیست لالایی لالایی لالایی لالایی بمونه واسه بعد حرفای سخت بمونه واسه چند سالِ دیگه واسه روزی که صحبت کربلاست تو خیمه یه مادر به بچهش میگه سه تا میخ در یا سه شعبه چی بود یکی گفت پسر رو نشونه بگیر علی اصغر اون روز محسن شد و رباب پیش زهرا نشد سر به زیر لالالا یکم دیگه دوون بیار یکم دیگه دندون روی جیگر بزار مشک و یکی که برمیگرد به زودی همش به فکر خیمه بود نده با اشک زندگیمو به باد آب میرسه اگه خدا بخواهد عمو رسید کنار علقمه صدای تکبیرش میاد لالایی عموش رفته آب بیاره عزیزم دستاتو وا کن، دستای عموتو دعا کن حسین