تا تو شدی کشته و ما بی سر و سامان شدیم یکسره سرگشتهی دشت و بیابان شدیم یا اباعبدالله الحسین، یا اباعبدالله الحسین ***** ای که به عشقت اسیر خیلِ بنی آدمن سوختگانِ غمت، با غمِ دل خرّمند هر که غمت را خرید، عشرتِ عالم فروخت با خبرانِ غمت، بیخبر از عالمند خاکِ سرِ کویِ تو زنده کند مرده را زان که شهیدان تو، جملهِ مسیحا دمند وعدهی ما و تو در بَزمِ یزید پلید تا کنی از تشتِ زر، جلوه به میقاتِ ما به سویِ شام و کوفهام، چه ظالمانه میبرند نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند سَرِ تو را به نیزهها، نشانده دشمنِ علی نمیروم ولی مرا، به این بهانه میبرند اگر مرا رها کنی، تو را رها نمیکنم سَر از تنم جدا کنی، چون و چرا نمیکنم یا اباعبدالله الحسین یا اباعبدالله الحسین ***** کلیم اگر دعا کند بیتو دعا نمیشود مسیح اگر شفا دهد، بیتو شفا نمیشود اگر جدایی اُفتد میانِ جسم و جانِ من قسم به جانِ تو دلم از تو جدا نمیشود صفا و مروه دیدهام، گِرد حرم دویدهام هیچکجا برای من کربُبلا نمیشود یا اباعبدالله الحسین یا اباعبدالله الحسین ***** ای که مرا خواندهای راه نشانم بده گوشهای از کربلا جا و مکانم بده ***** من اگر گریه برایت نکنم میمیرم تو مپندار که من غیر تو دلبر گیرم تا اَبد از غم تو گریه کن و سینهزنم من حسینی شدهیِ دستِ امامِ حسنم هر دری بسته شود جُز دَرِ احسانِ حسن شاه و سلطانِ تمامیِ کریمانه حسن جز دَرِ خانهی تو جایِ دِگر دَر نزنم من حسینی شدهی دستِ امامِ حسنم