سینه میزنم اسمت رو،حک کنم وسط سینهام تا بدونن همه دنیا، کربلاییه آئینم زندگی رو که میسنجم، روزگارو که میبینم بین مدعی ها ارباب، من فقط به تو خوشبینم آقا بالاخره من راه خودمو پیدا کردم حالا دیگه نمیخوام، آقا به گذشتهم برگردم جونم فدات کشتی نجات مبدلالسیئات بالحسنات نوکرتم، میبینی منو کافیه بندازی نگاهتو زیر پات (یا اباعبدالله...) به چه قیمتی میتونم،دست از عشق تو بردارم با تو مثل طلا بی تو جنس بنجل بازارم خونوادمو مدیونِ خونوادهتم آقا جان خاک پای علی اکبر، خاک پای علمدارم جانم به نفس تو، که نفسمو احیا کردی بازم در حرمو، به روی گداها وا کردی با اینکه جات عرش اعظمه تو خونهی دل منم قدم زدی سرم فدات، خاک زیر پات به کلبهی محقرم خوشاومدی (یا اباعبدالله...) آسمونیا میشناسن، کربلاتو به زیبایی هم تجلی خورشید و هم تَلَألؤ دریایی حرف معرفتت ارباب، کل عالمو پر کرده هم عزیز حسینیه، هم عزیز کلیسایی جانم چه عظمتی، که خود خدا خاطر خواته آقا جونمو بگیر، حالا که جونم تو دستاته لحظهی مرگ، وقت احتظار خوبه که باشه سر من رو پای تو بگی نترس من کنارتم خودم میخونم اشهدوا برای تو (یا اباعبدالله...)