
(بَهبَه، بَهبَه به این قامت رعنای اباالفضل) ۲ لشکر همه مبهوت تماشای اباالفضل (اسفند کنید دود) ۲ خورشید بوَد یکسره شیدای اباالفضل (بیارید سپرش را، کلاهخود سرش را) ۲ برای خلقتش کرده خدا رُو، تمام هنرش را (ببینید جگرش را، به میدان اثرش را) ۲ به لشکر زده تا زنده نماید، دوباره پدرش را (از علی یادگار، داره به دستْ ذوالفقار) ۲ یل هاشمتبار، عدو کند تار و مار ای جانم، جانم علَمدار قمر بنیهاشم، عبّاس اباالفضل... ***** جانم، جانم، جانم که علَم گردیده مختصّ سپهدار در لشکر خصم است همهجا بحث یه سردار (دشمن به فرار است) ۲ از هیبت مردانه و از ترس علَمدار (مثال کوه مقاوم، به میدان شده حاکم) ۲ فنون رزم و جنگش شده مشقِ، علیاکبر و قاسم (به میدان شده عازم، حضورش شده لازم) ۲ عدو زَهره کند آب ز نامِ، امیر بنیهاشم (در زمین زلزله، توی حرم هلهله) ۲ این ابوفاضله، شیر و یل کامله (ای جانم، ترسیده حرمله) ۲ قمر بنیهاشم عبّاس اباالفضل...

چجوری میشه دانلود کرد آخه ؟!