امید خیمه هامون مونده بود که اونم رفت

امید خیمه هامون مونده بود که اونم رفت

[ رحمان جعفری ]
امید خیمه هامون مونده بود
که اونم رفت
پناه دخترامون مونده بود
که اونم رفت
فقط عمو برامون مونده بود
که اونم رفت

زمین خورد و، زمین خوردیم
همه بعد از، عمو مردیم
همه تو راه، جلو چشماش
چقدر از شمر، کتک خوردیم

سقا رفت و حرمتا رفت
لشکر سمت خیمه ها رفت
دستی سمت معجرا رفت

وای عمو عباس
***
تو خیمه با چه حالی مونده بود
که اونم رفت
توو فکر مشک خالی مونده بود
که اونم رفت
عموی بی مثالی مونده بود
که اونم رفت

عموجون رفت، که برگرده
ولی تو دشت، صدا پیچید
صدای فا، طمه اومد
ندای یا، اخا پیچید

بابا ناله هاتو شنید و
رنگٍ رخ بابا پرید و
به سمت علقمه دوید و

وای عمو عباس
***
تو اضطرات امیدی داشت ولی
همونم رفت
آخه رباب امیدی داشت ولی
همونم رفت
برای آب امیدی داشت ولی
همونم رفت

برای آب، توی میدون
بابا به هر، کسی رو زد
دوباره حر، مله اومد
تو آغوشش، گلو رو زد

حنجره از سه جا برید و
آسمون ها رنگش پرید و
قامت مادرش خمید و

وای عمو عباس
***

نظرات