یوسف مصر کربلا سلام/ دارم براي دیدنت میام دوباره اربعین شد و بازم/ دوباره کربلا و بار عام میام که باز تصدقت بشم/ «أَوْفِ لَنَا الْكَيْل » علی الدوام میام که باز ظرف مو پر کنی / یا ایها العزیز تورو میخوام توي حکایتِ/ یوسف تنها فقط / چند جف،دستِ بریده نقل قصه ها شد بهر زیارتِ/کرب و بلاي تو/ اما، هزار هزار تا دست و پا جدا شد لَو قَطَّعوا أرجُلَنا و الیَدَین نَأتیکَ زَحفاً سَیدي یاحسین یوسف مصر کربلا سلام/ دارم براي دیدنت میام صف کشیدن مشتریاي تو/ به به ازین شکوه و ازدحام غبار پاي زائراي تو/ حالا شده روشنی چشام میرسه بوي پیرهنت آقا/ از ابتداي جاده به مشام چشمِ/ یعقوب اگه /با بوي پیرهنِ/ یوسف،شفا گرفت و بعد ازون «يَأْتِ بَصِيراً» خونْ کرده پیرهنت / چشم دوعالمو/عطر پیکر تو ، میاد ازون لاي حصیرا لَو قَطَّعوا أرجُلَنا و الیَدَین نَأتیکَ زَحفاً سَیدي یاحسین یوسف مصر کربلا سلام /من اومدم تو جادّه ي خدا من اومدم که سر براه بشم / « إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى» دلم میخواد که بعد این سفر / «رَبَّنَا لا تُزِغ قُلُوبَنَا» وَهَبْ لَنَا دوباره اربعین/ وَهَبْ لَنَا دوباره کربلا طبق شنیده ها/ یوسف به عاشقِ / دلداده ي خودش، جوونی دوباره داده من اما دوس دارم/ پاي تو پیر بشم / تو روضه هاي تو، یه پیر غلام صاف و ساده لَو قَطَّعوا أرجُلَنا و الیَدَین نَأتیکَ زَحفاً سَیدي یاحسین یوسف مصر کربلا سلام/ دارم براي دیدنت میام دست من و دامن لطف تو/ جونم به این امام با مرام فتح فلسطین روي دوش ماست/ صحبت ما همینه یک کلام وعده ي ما و لشکر یزید/ تو صبح سرخ روز انتقام از آسمون اگه / سنگم بیاد مگه، میشه که ما تورو تنها بذاریم دست از زیارتِ/ کرب و بلاي تو، از روضه هاي تو بر نمی داریم لَو قَطَّعوا أرجُلَنا و الیَدَین نَأتیکَ زَحفاً سَیدي یاحسین