نوحه ی ام البنین، بعد داغ نینوا میزنه چه آتشی، صبح و شام به قلب ما آه ای دل أولادی / و مَـن تَـحتَ الخَـضراء کُـلُّـهُـم فِـداء/ لِـأبی عَـبدِالله شد جدا ز تن، سر تک تک پسرام نذر کرببلا، به فدای ثارالله دیگر مرا ام البنین نخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم (پسرام، به فدای حسین) آه اگر افتاده از، بلندی عباس به خاک اگر چِشمَش غرق خون، اگر جِسمَش چاک چاک میخونم أولادی / و مَـن تَـحتَ الخَـضراء کُـلُّـهُـم فِـداء/ لِـأبی عَـبدِالله مثل مرتضی، شد دوتا فرق سقا بين علقمه، پیش پای ثارالله مانند او حیران مشک آبم تا جان دهم شرمنده¬ی ربابم (پسرام، به فدای حسین) لحظه های آخره، رو لبام شهادتین روی به سوی کربلا، میگم با حسین حسین واویلا أولادی / و مَـن تَـحتَ الخَـضراء کُـلُّـهُـم فِـداء/ لِـأبی عَـبدِالله وقت رفتنم، یاد گودال افتادم دست و پا زده، زیر خنجر ثارالله از آن تن در خون رها چه گویم از آن سر بر نیزه ها چه گویم (پسرام، به فدای حسین)