یوسف مصر کربلا سلام
1687
18
- ذاکر: میثم مطیعی
- سبک: زمینه
- موضوع: امام حسین (ع) , پیاده روی اربعین
- مناسبت: اربعین
- سال: 1403
یوسف مصر کربلا سلام/ دارم براي دیدنت میام
دوباره اربعین شد و بازم/ دوباره کربلا و بار عام
میام که باز تصدقت بشم/ «أَوْفِ لَنَا الْكَيْل » علی الدوام
میام که باز ظرف مو پر کنی / یا ایها العزیز تورو میخوام
توي حکایتِ/ یوسف تنها فقط / چند جف،دستِ بریده نقل قصه ها شد
بهر زیارتِ/کرب و بلاي تو/ اما، هزار هزار تا دست و پا جدا شد
لَو قَطَّعوا أرجُلَنا و الیَدَین
نَأتیکَ زَحفاً سَیدي یاحسین
یوسف مصر کربلا سلام/ دارم براي دیدنت میام
صف کشیدن مشتریاي تو/ به به ازین شکوه و ازدحام
غبار پاي زائراي تو/ حالا شده روشنی چشام
میرسه بوي پیرهنت آقا/ از ابتداي جاده به مشام
چشمِ/ یعقوب اگه /با بوي پیرهنِ/ یوسف،شفا گرفت و بعد ازون «يَأْتِ بَصِيراً»
خونْ کرده پیرهنت / چشم دوعالمو/عطر پیکر تو ، میاد ازون لاي حصیرا
لَو قَطَّعوا أرجُلَنا و الیَدَین
نَأتیکَ زَحفاً سَیدي یاحسین
یوسف مصر کربلا سلام /من اومدم تو جادّه ي خدا
من اومدم که سر براه بشم / « إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى»
دلم میخواد که بعد این سفر / «رَبَّنَا لا تُزِغ قُلُوبَنَا»
وَهَبْ لَنَا دوباره اربعین/ وَهَبْ لَنَا دوباره کربلا
طبق شنیده ها/ یوسف به عاشقِ / دلداده ي خودش، جوونی دوباره داده
من اما دوس دارم/ پاي تو پیر بشم / تو روضه هاي تو، یه پیر غلام صاف و ساده
لَو قَطَّعوا أرجُلَنا و الیَدَین
نَأتیکَ زَحفاً سَیدي یاحسین
یوسف مصر کربلا سلام/ دارم براي دیدنت میام
دست من و دامن لطف تو/ جونم به این امام با مرام
فتح فلسطین روي دوش ماست/ صحبت ما همینه یک کلام
وعده ي ما و لشکر یزید/ تو صبح سرخ روز انتقام
از آسمون اگه / سنگم بیاد مگه، میشه که ما تورو تنها بذاریم
دست از زیارتِ/ کرب و بلاي تو، از روضه هاي تو بر نمی داریم
لَو قَطَّعوا أرجُلَنا و الیَدَین
نَأتیکَ زَحفاً سَیدي یاحسین
دوباره اربعین شد و بازم/ دوباره کربلا و بار عام
میام که باز تصدقت بشم/ «أَوْفِ لَنَا الْكَيْل » علی الدوام
میام که باز ظرف مو پر کنی / یا ایها العزیز تورو میخوام
توي حکایتِ/ یوسف تنها فقط / چند جف،دستِ بریده نقل قصه ها شد
بهر زیارتِ/کرب و بلاي تو/ اما، هزار هزار تا دست و پا جدا شد
لَو قَطَّعوا أرجُلَنا و الیَدَین
نَأتیکَ زَحفاً سَیدي یاحسین
یوسف مصر کربلا سلام/ دارم براي دیدنت میام
صف کشیدن مشتریاي تو/ به به ازین شکوه و ازدحام
غبار پاي زائراي تو/ حالا شده روشنی چشام
میرسه بوي پیرهنت آقا/ از ابتداي جاده به مشام
چشمِ/ یعقوب اگه /با بوي پیرهنِ/ یوسف،شفا گرفت و بعد ازون «يَأْتِ بَصِيراً»
خونْ کرده پیرهنت / چشم دوعالمو/عطر پیکر تو ، میاد ازون لاي حصیرا
لَو قَطَّعوا أرجُلَنا و الیَدَین
نَأتیکَ زَحفاً سَیدي یاحسین
یوسف مصر کربلا سلام /من اومدم تو جادّه ي خدا
من اومدم که سر براه بشم / « إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى»
دلم میخواد که بعد این سفر / «رَبَّنَا لا تُزِغ قُلُوبَنَا»
وَهَبْ لَنَا دوباره اربعین/ وَهَبْ لَنَا دوباره کربلا
طبق شنیده ها/ یوسف به عاشقِ / دلداده ي خودش، جوونی دوباره داده
من اما دوس دارم/ پاي تو پیر بشم / تو روضه هاي تو، یه پیر غلام صاف و ساده
لَو قَطَّعوا أرجُلَنا و الیَدَین
نَأتیکَ زَحفاً سَیدي یاحسین
یوسف مصر کربلا سلام/ دارم براي دیدنت میام
دست من و دامن لطف تو/ جونم به این امام با مرام
فتح فلسطین روي دوش ماست/ صحبت ما همینه یک کلام
وعده ي ما و لشکر یزید/ تو صبح سرخ روز انتقام
از آسمون اگه / سنگم بیاد مگه، میشه که ما تورو تنها بذاریم
دست از زیارتِ/ کرب و بلاي تو، از روضه هاي تو بر نمی داریم
لَو قَطَّعوا أرجُلَنا و الیَدَین
نَأتیکَ زَحفاً سَیدي یاحسین
نظرات
نظری وجود ندارد !