گریه می‌کنم برات گریه داره روضه‌هات
تبلیغات

گریه می‌کنم برات گریه داره روضه‌هات

[ محمدحسین حدادیان ]
گریه می‌کنم برات، گریه داره روضه‌هات
پیر می‌شم پای غمت، می‌میرم برا عزات

عُلیا مخدّره، کی دلش اومد تو رو به اسارت ببَره؟
عُلیا مخدّره، به‌خدا سوختنِ من از داغ معجره
عُلیا مخدّره، خدا از هرکی گذشت از شمر نگذره!

وقتی می‌زنم صدات، سینه می‌زنم برات
عمریه که می‌خونم، روضه‌ی مخدّرات

عُلیا مخدّره، توی بزم مِی زمان چه دیر می‌گذره!
عُلیا مخدّره، داغ چوب خیزران از نیزه بدتره
عُلیا مخدّره، خدا از هرکی گذشت از شمر نگذره!

بعد از گودال آزار دیدی
بعد از عباس بازار دیدی

عُلیا مخدّره، غربت اینه که سنان با تو همسفره
عُلیا مخدّره، چند دفعه زدنت اونم چند نفره!
عُلیا مخدّره، اون‌که دستتو بست از خدا بی‌خبره
****
ما بعد تو راهیِ مقتل شدیم
میون صحرا مستأصل شدیم
حُرمت ما شکسته شد از لحظه‌ای 
که پشت دروازه معطّل شدیم

الشام! خیزرون و صورت بابام
به‌خدا بند نمیاد اشکام، الشام
الشام الشام، خالیه جای داداشام

یا اباعبدالله آقای من...

نظرات