
کلید حاجت زینبه، روح عبادت زینبه غروبِ خِلقت حیدرو، صبحِ قیامت زینبه با تو شد حجّت بر دین کامل قبلهی دلها سویت نائل دورِ ناقهت همراهِ اکبر شانه به شانه ابوفاضل روی لبهاش ذکرِ، یا اسداللهه پشت تیغ نطقش، زلزله همراهه توی کاخ ظلمت، کودتایی کرده شبیه شیری تو قفس روباهه یا زینب یا زینب، یا زینب یا زینب... فخر تمامیِ عرب، اُسکتو گفتی با غضب از وجناتت بس همین، که شدی بانو زینِ اَب حضرت اُمّ المصائب تو، سِیر در عمق مناقب تو خلقاً و خُلقا بین کوفه، علی ابن ابیطالب تو آرامش قبلِ نفسِ طوفانه صلابتِ تو حیدرِ دورانه روی منبر رفت و همگی جا خوردن به خودش میلرزه، پسر مرجانه یا زینب یا زینب، یا زینب یا زینب...