چه تاریک دلگیره این خاک عحب روز و شبهایی داره کسی که دیده کربلا رو بقیع اشکشو در میاره وای بقیع حداقل داره چند تا زائر اگه بیصدا غرق گریه است ولی اونکه الآن تو این روزا حتی یه زائر نداره رقیه است بقیعِ ویرونه خیلی مثه خرابه میمونه بیمرقد و نوره با اینکه از قبر نبی دوره تو چشم اَنظار نیست شکرِ خدا تو دلِ بازار نیست واویلتا واویلا... **** مگه شهر پیغمبر اینقدر میتونه پر از کینه باشه دوباره با دستای بسته امامی توی کوچه باشه وای یه عده شبونه به آتیش کشیدن درِ بیت بیت الحرامو با پای برهنه بدون عبا و بیعمامه بردن امامو غربت از این بیشتر تو راه زمین میخورد همش با سر پشتِ سرِ مرکب شد روضهخونِ محمل زینب میسوخت از این ماتم شد همسفر زینب با نامحرم واویلتا واویلا... **** مگه جای اولادِ زهرا آخه توی بزمِ شرابه که بردن امامو به اجبار دل از این مصیبت کبابه وای نگاش خیسِ بارون دلش غرق خون شد تا که بیحیا زد تعارف شکست حُرمتش رو نگفت این امامه باید مُرد به جای تأسف با این عزا جون داد تا یاد مجلس یزید افتاد اونجا که اون ملعون با خیزرون زد رو لب و دندون خیلی جسارت کرد وقتی حسین قرآن تلاوت کرد واویلتا واویلا...