
(چادرِ رُو سرم سنگ مزارته ببین که با چه حال و روزی خواهرت کنارته۲)۲ (دیدی سر از کجا درآوردم حسینم دیدی چقدر تُو راه زمین خوردم حسینم) ۲ (آبی رو که بهت ندادن عزیزم حالا باید سرِ مزارت بریزم) ۲ حسینم، عزیزم، عزیزم، عزیزم ... غرق خجالتم، بارونیِ چشام ببین چقدر گلایه دارم از مصیبتای شام (تُو شهری که دلم رو سوزونده حسینم طفل سهسالهی تو جامونده حسینم) ۲ (جونمو به لبم رسونده) ٢ (غسلش میدادن و رُو دستای من بود مثل خودت رقیّهتم بیکفن بود) ۲ حسینم، عزیزم، عزیزم، عزیزم ... چهل روزه که داداش کارمه اشک و آه به یادِ لحظهای که با سر افتادی تُو قتلگاه (یادم نمیره ضجّهی مادر حسینم یادم نمیره کُندیِ خنجر حسینم) ۲ (الهی که بمیره خواهر) ٢ از روی تل به سمت مقتل دویدم امّا سرت رو بردن و دیر رسیدم حسینم عزیزم، عزیزم، عزیزم ... * * * * باز آی که از دوریِ تو رفت توانم۴ دردت به دلم باد و بلای تو به جانم۳ حسین جانم، حسین جانم ... هر طایفه با قومی خویشی و نسب دارد من با غم عشق تو خویشی و نسب دارم ۲ حسین جانم، حسین جانم ... هر کسی از یار چیزی خواست هنگام وصال من به محض دیدن او خاطرش را خواستم ای حسین جانم، ای حسین جانم ... خانهآبادترین عاشق این شهر کسیست که در آوارِ غمت از همه آوارهتر است ای حسین جانم، ای حسین جانم ...