وای وای خدایا برادر تشنه‌م

وای وای خدایا برادر تشنه‌م

[ حاج مجتبی روشن روان ]
وای وای خدایا برادرِ تشنه‌م
دست و پا می‌زنه برابر چشمم

می‌غلته رو خاک و پَرش پُر از خونه 
سرش پُر از خونه
قاتل با چکمه روشو برمی‌گردونه 
سرش پُر از خونه

وای وای خدایا حسینِ تشنه‌م... 

حسین حسین... 

حالت چشماشو کسی نمی‌بینه
وقتی اون چکمه‌پوش نشسته رو سینه

وای وای خدایا حسینِ تشنه‌م...  

حسین حسین...
****
تو حسینِ بغض‌های بی‌هوایی
تو حسینِ گریه‌های بی‌صدایی

تو حسینِ زخم‌های روسفیدی
تو حسینِ قلب‌های پُر امیدی

تو حسینِ عاشقایی
تو حسینِ کلُّ ارضٍ کربلایی

تو حسینِ شهدایی
بهترین راه رسیدن به خدایی

حسین مظلوم، حسینِ مظلومای دنیا
باید صدات زد اسمتو از هر جای دنیا

نظرات