به یاد قتلگاه تو، دخترای بی گناه تو اهلبیت بی پناه تو گریه میکنم، سینه میزنم میون کربلا یار از یار گذشت تو ماجرای تو کار از کار گذشت کار از کار گذشت سرو بردن، معجرو بردن انگشترو بردن (حسین، ای جانم) **** دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز باشد که باز بینیم دیدارِ آشنا را (حسین، ای جانم) آسایش دو گیتی در قتلگه بههم خورد وقتی که چکمهی شمر بر روی آن بدن بود (حسین، واویلا) (حسین، ای جانم)