مادر ادب ام البنین

مادر ادب ام البنین

[ مهدی اکبری ]
مادر ادب ام البنین
بانوی عرب ام البنین 
شدی با امیرالمومنین
حیدری نسب ام البنین

مجلس روضه‌ی تو حسن ختامه
فاطمیه
یعنی تو هیئتا داره ادامه
فاطمیه
اشکای تو شده واسه دوامه
فاطمیه

خودم رو هرجوری باشه باز توی روضه می‌رسونم
سر سفره‌ی تو زانو می‌زنم و روضه می‌خونم

الا مادر به قربون جمالت
رخ چون بدر و ابروی هلالت
شنیدم کام عطشان جان سپردی
گل ام البنین شیرم حلالت

ناموس خدا ام البنین 
معنی وفا ام البنین 
الگوی حجاب و عفای
اسوه‌ی حیا ام البنین 

با اینکه نوکری و ارادتم نیست درخور تو
ولی می‌خوام که روزی بگیرم درخور تو
رگ و ریشم می‌رسه به ریشه‌های چادر تو

به یاد غم تو هر شب می‌باره اشک بی امونم
سر سفره‌ی تو زانو می‌زنم و روضه می‌خونم

همیشه گریه‌هایم را گرفتند
توان دست و پایم را گرفتند
کمانی‌تر شدم از زینب افسوس
سر پیری عصایم را گرفتند

ماه عالمین ام البنین 
نور نیرین ام البنین 
توی دستای عباس تو
پرچم حسین ام البنین 

به یاد کربلا از همه‌ی دنیا دل بریدیم
روی خاک بقیع صورت چهار قبرو کشیدیم
از غم دستای بریده‌ی عباس چی کشیدیم

پای نوحه‌ی اباالفضل به خدا آروم نمی‌مونم
سر سفره‌ی تو زانو می‌زنم و روضه می‌خونم

شنیدم که دستانت را بریدند
شنیدم چشم نازت را دریدند
چو طفلان این سخن‌ها را شنیدند
همه از هم خجالت می‌کشیدند

نظرات