لای لای، علی لای لای علی لای لای، علی لای لای ... بس کن رباب، سر به سرِ غم گذاشتی اصلاً خیال کن علیاصغر نداشتی لای لای، علی لای لای علی لای لای، علی لای لای ... بس کن رباب، حرمله بیدار میشود لای لای، علی لای لای علی لای لای، علی لای لای ... طفلِ خود را طرفِ لشگرِ نامرد گرفت زخمِ پیشانیِ او را عرقی سرد گرفت رو زد و آب ندادند، دلِ مرد گرفت حرمله خیر نبینی، جگرش درد گرفت لای لای، علی لای لای علی لای لای، علی لای لای ... متحیر وسطِ خیمه و میدان مانده به دلش حسرتِ یک قطرهیِ باران مانده خواهرش کاش نبیند که پریشان مانده حرمله خیر نبینی، جگرش درد گرفت لای لای، علی لای لای علی لای لای، علی لای لای ... ***** (لالا نازنینم، ای نیزهنشینم)۲ وقتی که میخوابم، خوابت رو میبینم (من شیر دارم، شیر خوردی سیری مادر)۲ درآوردی دندونِ شیری مادر جایِ سهشعبه با دستِ کوچیکت انگشتِ باباتو میگیری مادر (لالا لالا گلِ ساقه شکسته)۲ کدوم نامرد تورو رو نیزه بسته ***** تا دیدی تو بازار، من رو بینِ اَنظار (دیدم از رو نیزه، افتادی تو چندبار)۲ نیزهدارت آزارم میده مادر بس که پایِ نیزهات رقصیده مادر دستاشو تکون میده و میخنده اونکه گهوارتو دزدیده مادر (لالا لالا اگه مادر نمیرم)۲ تورو از نیزهدارت پس میگیرم ولدی یا علی، ولدی یا علی ...