
فصل اشک و ماتمه انگار که محرّمه سینه میزنیم همه با ذکر یا فاطمه سلام ای مادر دعا کن این شبها برام ای مادر خیلی توو حسرت کربلام ای مادر سلام ای مادر ای کاش تا دم آخر بگم یا فاطمه توی شلوغیِ محشر بگم یا فاطمه یا ام الحسنین میشه بهت مادر بگم؟ (وای مادر، وای مادر) وقت بردنه ولی قنفذ چرا معطّلی؟ دست زهرا رو بزن پیش چشمای علی قلاف بالا رفت فاطمه افتاد و مولا تنها رفت نالهی زهرا تا عرش اعلا رفت مولا تنها رفت ریسمان و بازوی خیبرگشا واغربتا یاس علی به زیر دست و پا واغربتا زینب توو کوچهها با چشم خیس میزد صدا (وای مادر، وای مادر) وقت پر زدن شده صحبت از کفن شده ای وای از غم حسین حرف پیرُهن شده عجب دنیایی غروب عاشورا میای تنهایی وقت قتل صبرش توهم اونجایی عجب دنیایی چه طول میکشه جون دادنش واویلتا نعلهای تازه و زخم تنش واویلتا حتّی نمیگذرند از غارت پیراهنش واویلتا ****** سر پیراهنت پیرم کردند از زندگی سیرم کردند سر پیراهن تو گریهی ما را درآوردند میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی ******* سوختم تا که این پیرهنو دوختم میکشم از ته دل آه، ای حسین فی امان الله ****** عاشورا ساعت سه قصّه به سر میرسه