
غرقِ در تاب و تبم همنوا با زینبم ذکر هر روز و شبم (فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه) *** من قرارِ سینۀ خیرُ النسایم فاطمیه آمده، صاحب عزایم موسمِ بیمادری من رسیده همنشین غصّه و، رنج و بلایم همچو شاه بیکفن همنوایم با حسن ناله دارم وایِ من (فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه) *** قلبِ زهرا، قلبِ حیدر را شکستند حرمت آل پیمبر را شکستند بهر قتل یک نفر لشگر کشیدند وحشیانه آمدند، در را شکستند در میان شعلهها یا به زیرِ دست و پا ناله زد فضّه بیا (فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه) ***