
دل منو سوزونده، جون به لبم رسونده ناله نکن عزیزم، چیزی ازت نمونده تو داری میری از این خونه دلم برات چه پریشونه بار سفرتو میبندی چه غصهدار و غریبونه تو رو تو کوچه میزدن، یه گوشه کِز کرده حسن این دم دمای آخری، چشاتو وا کن حرف بزن پاشو ببین چشم ترم، غریبم و بی یاورم پاشو بازم نفس بکش، ببین چهخاکی شد سرم (یار دل تنهای من، زهرای من، زهرای من) 4 ********** سرم نداره سامون، برای غصههامون روضه بخون عزیزم، گریه کنیم دوتامون چه غریبونه بود این نُه سال حالا که داری میری از حال قرار من و تو عاشورا تو قتلگاه وسط گودال تو که میدونی آخرش، رو نیزهها میره سرت کاش برسه تو کربلا، خدا به داد خواهرت یه روزی پاره پاره تن، میمونه بیغسل و کفن همه با تیر و نیزهها، حسین ما رو میزنن حسین من، حسین من 2 *************