
سر سجاده بودم زمین افتاده بودم از این بار مصیبت باید جون داده بودم ابوهارون شنیدی که چجوری جد ما رو بردنش بیرون؟ ابوهارون شنیدی که تو کوچه مادرم افتاده بود تو خون؟ تو رفت و آمد زدنش بد زدنش، بد زدنش وقتی ناله زد، زدنش بد زدنش، بد زدنش از هرجا رد شد زدنش بد زدنش، بد زدنش زهرا رو بیحد زدنش بد زدنش، بد زدنش دارم از درد پهلو، کنار در میافتم سرم که میکشه تیر به یادِ سر میافتم ابوهارون شنیدی که تن جدِّ منو عریان رها کردن؟ ابوهارون شنیدی که یه لشکر سمت خیمهها فرار کردن؟ لشکر پیاپی زدنش هی زدنش، هی زدنش واسه خاک رِی زدنش هی زدنش، هی زدنش میدونی تا کِی زدنش؟ هی زدنش، هی زدنش حتی روی نِی زدنش هی زدنش، هی زدنش *** صلِّ علی مظلوم من آبت ندادن رفتی از حال پیراهنت رو دستمه دستم گرفته بوی گودال شمر تنت رو پا که زد دیدم چه دردی روبهرومه آستینشو بالا که زد گفتم حسین کارش تموم فریاد کشید سر منم داد کشید تیغشو جلّاد کشید روبهروم ایستاد کشید، آخ بمیرم دیر برید آخ یه دل سیر برید تا من بشم پیر برید با دوازده تکبیر برید، آخ بمیرم جانم حسین، جانم حسین... هِی طرفش سنگ زدم بره نرفت، نرفت به صورتم چنگ زدم بره نرفت، نرفت صلِّ علی عطشان من زخم لبت یادم میمونه نفس نمونده جانِ من زینب بخواد روضه بخونه از دور با زخم تنت گفتم دیگه بیسر نمیشی هرچی به هم میچینمت از این مرتبتر نمیشی بیسر شدی هر لحظه کمتر شدی اندازهی اصغر شدی صد تکّه پیکر شدی، آخ بمیرم غارت شدی آخ هتکِ حرمت شدی خیلی اذیت شدی تو سخت راحت شدی، آخ بمیرم