
ساقی حرم بیا باز به یاری حرم از غم تو خون شده گریههای خواهرم من برای تو گریه میکنم بین خاک و خون افتاده عَلم ای برادرم ساقی حرم... شد به تیر و نیزهها پاره پاره پیکرت با عمود آهنین شد مثل علی سرت بین خونی و وقت رفتنه بین چشم تو تیر دشمنه ای برادرم ساقی حرم... لحظهای بدون تو لحظههای غارته غصههای خواهرت غصهی اسارته پاره پاره شد مَشک آب تو از خجالت پیچ و تاب تو ای برادرم ساقی حرم... تو حرم بیا ببین گریههای بچهها زیورا زو میبرن از گوشای بچهها خم شده قدم پیش پای تو وای از غم منه گریههای تو ای برادرم ساقی حرم... ساقی حرم بیا باز به یاری حرم از غم تو خون شده گریههای خواهرم من برای تو گریه میکنم بین خاک و خون افتاده عَلم ای برادرم ساقی حرم...