
خون علی توی رگات بود هیبت حسن تو نگات بود دعای عزیزای زهرا همیشه پشت و پنات بود چطوری تونستن، پسرم باتو روبهروشن برام سواله چطوری تونستن، بزنن مَشک تورو مادر آخه محاله چطوری تونستن، نذارن که ببری آب و برا سه ساله شاید، شده علقمه تنها افتاد، دستت روی خاکا شاید، دورت رو گرفتن مادر، موندی تکوتنها وِیلی، وِیلی علی شِبلی راه علی مقصد و راهت غیرت علی تو نگاهت به فدای قد رشیدت به فدای روی ماهت چطوری تونستن، پسرم راهتو بهسمت حرم ببندن چطوری تونستن، پسرم به بارون اشکای تو بخندن تورو زدنو با زدنت دل حرمو انگار از جاکندن شاید، نرفتی که بجنگی رفتی، یکمی آب بیاری شاید، گریهی مشکو دیدن دیدن، تو هم داری میباری ویلی، ویلی علی شبلی ای پسر و وارث حیدر وارث خصائص حیدر تو دلاوری و شجاعت کوه غیرت، مثل حیدر چطوری تونستن، پسرم داغتو رو قلب حسین بذارن چطوری تونستن، پسرم نگاشونو از خیمه ورندارن چطوری تونستن، پسرم برای جسارت هجوم بیارن شاید، تو علقمه موندی حتما، خیلی غصه خوردی رفتی، خیمههارو آخر دست بیکسی سپردی ویلی، ویلی علی شبلی