بابا همه حاصل عمّه زینبم بابا ۲ ابوفاضل عمّه زینبم بابا، حسین بابا، حسین بابا عمّه وقتی بوسید دستمو کاشکی بود مادرم کجاست امّ اسحاق تا بگه آفرین دخترم؟ منم همون که مشتهامو گره کردم چادر و زره کردم کار و یکسره کردم وقتی یا علی گفتم من یزید و له کردم