
از دلت باید به سمت یار معبر باز کنی یار را باید در ایوان نجف پیدا کنی نذر راهش، باید اسماعیل قربانی کنی مور این درگاه باشی تا سلیمانی کنی عاشقی سخت است آری پیشهٔ دلدادههاست عشق! کار حاج قاسمها و فخریزاده هاست عاشقی سخت است قدّ سرو هم خم میشود یک نفر این بین طهرانی مقدم میشود در دل این جاده گامی پر اراده داشتیم عاشقی چون مصطفای صدر زاده داشتیم دست و سر دادیم، خون دادیم جان دادیم ما در مسیر ارمانها، آرمان دادیم ما بنگرید از چشم ما این مردم خونخواه را بعد نصرالله هم دیدید نصرالله را بازهم مرغ شهادت بر روی پرچین نشست بعد از اون بر شانه سید صفی الدین نشست خنجری بر سینهی یک مشت نالایق زدی حرفهای خویش را در وعده صادق زدی در نبرد ما تعلل نیست نه تعجیل نیست دیدهایم آن روز را روزی که اسرائیل نیست تا خداوند دو عالم هست ایران زندهست تا نفس باقیست خون این شهیدان زندهست