یه وقتا از آه میسوزه سینم
6002
55
- ذاکر: حاج محمود کریمی
- سبک: زمینه
- موضوع: امام حسن مجتبي(ع)
- مناسبت: مجلس اول فاطمیه
- سال: 1396
یه وقتا از آه، میسوزه سینم
شکر خدا، راهی از مدینم
انگاری از آه، دارم میبینم
که مادرم میبره منو
رو پاش گذاشته سره منو
میگیره با آستینه خودش
اشکِ چشای تره منو
به لب جون رسید مادر
نفسهام بُرید مادر
از اون روزه تو کوچه
که چشمات ندید مادر
به کسی قصهی درده، یه عزیز و نمیشه گفت
اگه مادر بشه بیمار، همه چیز و نمیشه گفت
غمه دیوار، نمیشه گفت
غمه مسمار، نمیشه گفت
غمه سیلی، نمیشه گفت
روی نیلی، نمیشه گفت
به کسی قصهی درده، یه عزیز و نمیشه گفت
اگه مادر بشه بیمار، همه چیز و نمیشه گفت
*******
یه عمره از درد، میسوزه قلبم
بگو که حالش، میسوزه قلبم
چی اومد اونجا، دو روزه قلبم
کوه مصیبت رو دوشمه
صدای سیلی تو گوشمه
دلیل اینکه همیشه تو
آتیشه غیرت می جوشمه
دیگه تا دمه آخر
یه گوشه توی بستر
زیره چادر از بابا
همش رو گرفت مادر
به کسی علت آهِ، دله تنگ و نمیشه گفت
اثرِ ضربهی دستی، مثله سنگ و نمیشه گفت
********
روضهی مادر، شهادتینم
وصیت من، به زینبینم
اشکات بمونه، برا حسینم
عُریان میشه پیکره حسین
به نیزه میره سره حسین
دله همه زیر و رو میشه
به نالهی مادرِ حسین
چی اومد سره حنجره تشنه با خنجر، نمیشه گفت
چی اومد سره خیمهی آلِ پیمر، نمیشه گفت
چیزی از اون تنه زیره سُمِ مرکب، نمیشه گفت
توی گودال چی آوردن سره زینب، نمیشه گفت
********
شکر خدا، راهی از مدینم
انگاری از آه، دارم میبینم
که مادرم میبره منو
رو پاش گذاشته سره منو
میگیره با آستینه خودش
اشکِ چشای تره منو
به لب جون رسید مادر
نفسهام بُرید مادر
از اون روزه تو کوچه
که چشمات ندید مادر
به کسی قصهی درده، یه عزیز و نمیشه گفت
اگه مادر بشه بیمار، همه چیز و نمیشه گفت
غمه دیوار، نمیشه گفت
غمه مسمار، نمیشه گفت
غمه سیلی، نمیشه گفت
روی نیلی، نمیشه گفت
به کسی قصهی درده، یه عزیز و نمیشه گفت
اگه مادر بشه بیمار، همه چیز و نمیشه گفت
*******
یه عمره از درد، میسوزه قلبم
بگو که حالش، میسوزه قلبم
چی اومد اونجا، دو روزه قلبم
کوه مصیبت رو دوشمه
صدای سیلی تو گوشمه
دلیل اینکه همیشه تو
آتیشه غیرت می جوشمه
دیگه تا دمه آخر
یه گوشه توی بستر
زیره چادر از بابا
همش رو گرفت مادر
به کسی علت آهِ، دله تنگ و نمیشه گفت
اثرِ ضربهی دستی، مثله سنگ و نمیشه گفت
********
روضهی مادر، شهادتینم
وصیت من، به زینبینم
اشکات بمونه، برا حسینم
عُریان میشه پیکره حسین
به نیزه میره سره حسین
دله همه زیر و رو میشه
به نالهی مادرِ حسین
چی اومد سره حنجره تشنه با خنجر، نمیشه گفت
چی اومد سره خیمهی آلِ پیمر، نمیشه گفت
چیزی از اون تنه زیره سُمِ مرکب، نمیشه گفت
توی گودال چی آوردن سره زینب، نمیشه گفت
********
نظرات
نظری وجود ندارد !