دوتا برادرن که هستن عشق من

دوتا برادرن که هستن عشق من

[ حسن رضاقلی ]
(دوتا برادرن، که هستن عشق من
غریب بی‌حرم، شهید بی‌کفن
یکی امام حسین، یکی امام حسن) ۳

(دوشنبه‌ها دلم می‌ره بقیع
شبای جمعه می‌ره کربلا
به یاد قبر خاکی تو‌اَم
حتی توی مسیر کربلا) ۲

غریب‌ترحسینی و، تویی غریب‌تر از همه 
تویی امام مجتبی، عزیز قلب فاطمه 

(غریب امام حسن) ۴

شبای جمعه شلوغه کربلا 
یه مادری میاد کنار قتلگاه 
میاد امام حسین تو جمع زائرا 
میاد امام حسن تو جمع نوکرا

خودت بگو سختِ که بی‌حرم 
باشی یا که بدون یک کفن 
تو لحظه‌های آخرت خودت 
گریه می‌کردی واسه اون بدن 

همون تن مقطعی، که زیر پای مردمه
دارن سرش رو می‌بُرن، جلو چشای فاطمه 
                       * * * *
همه منتظرن، مادرش برسه
کاش صدای برادر به خواهرش برسه
                       * * * *
شد شد، نشد می‌رم کربلا
پیش عمو اباالفضل 
می‌زنم زیر گریه 

شد شد، نشد می‌رم رو‌به رو
ضریحش داد می‌زنم 
تو رو جون رقیه 

مادرم دلش برات تنگ شده 
من برا خودم که چیزی نمی‌خوام 
گریه‌هام کار داده دستم دوباره 
اومدم صدات کنم گرفت صدام 

بی‌آبرو اومدم 
با هزارتا امید و آرزو اومدم

دل دل، نمی‌کنم اربعین 
نمی‌خوام جا بمونم 
که می‌شم بیچاره‌ها 

دنیا، یک سفر کربلا 
با پدر و مادرم 
به من بدهکاره‌ها 

به ما یاد دادن اینو از بچگی 
زیارت قشنگه خونوادگی
همه‌ی خیر در خونه‌ی توئه
با زیارت بیمه می‌شه زندگی

یه کاری کن برا من، جز تو کسی و ندارم
خودت می‌دونی که بیچارم حسین
من از همه بریدم، از هیشکی خیر ندیدم 
ولی غم تو رو ...

حسین ...

نظرات