گرفته جونمو آشوب این زمین
1833
5
- ذاکر: حاج محمدرضا طاهری
- سبک: زمزمه
- موضوع: ورود کاروان به کربلا
- مناسبت: شب دوم محرم
- سال: 1400
گرفته جونمو آشوب این زمین ...
این جا کجاست داداش ؟ دلشورمو ببین ...
این جا کجاست که از وقتی که اومدیم ...
می لرزه دست و پام ، اگه میشه بریم ...
از این می ترسیدم که راهی کربلا شم ...
با چشمای پر از اشک حسین ازت جدا شم ...
ببین دل ربابو شکسته مثل شیشه ...
اگه بمونی اصغر شیش ماهش تموم نمیشه ...
حسین غریب مادر ...
ترسو ببین حسین تو چشم بچه ها ...
الهی که غبار نشینه رو موهات ...
نگو به من از این راز نگفتنی ...
به نیزه ی غریبی تکیه می زنی ...
نمی تونم ببینم رو خاکا پیکرت رو ...
بمیرم و نبینم به روی نی سرتو ...
تو که خودت می دونی بیچاره میشه زینب ...
ببینه رو تن تو پا می ذارن با مرکب ...
حسین غریب مادر ...
بدون تو حسین یه روزه پیر میشم ...
من با تو اومدم ...
بی تو اسیر میشم ...
بی تو کجا برم ؟
بی تو چیکار کنم ؟
بچه هاتو چطور باید سوار کنم ؟
بی تو باید با شمر و حرمله همسفر شم ...
جلوی تازیونه واسه رباب سپر شم ...
دست منو می بندن پیش چشم علمدار ...
از روی نی می بینی منو تو کوچه بازار ...
حسین غریب مادر ...
این جا کجاست داداش ؟ دلشورمو ببین ...
این جا کجاست که از وقتی که اومدیم ...
می لرزه دست و پام ، اگه میشه بریم ...
از این می ترسیدم که راهی کربلا شم ...
با چشمای پر از اشک حسین ازت جدا شم ...
ببین دل ربابو شکسته مثل شیشه ...
اگه بمونی اصغر شیش ماهش تموم نمیشه ...
حسین غریب مادر ...
ترسو ببین حسین تو چشم بچه ها ...
الهی که غبار نشینه رو موهات ...
نگو به من از این راز نگفتنی ...
به نیزه ی غریبی تکیه می زنی ...
نمی تونم ببینم رو خاکا پیکرت رو ...
بمیرم و نبینم به روی نی سرتو ...
تو که خودت می دونی بیچاره میشه زینب ...
ببینه رو تن تو پا می ذارن با مرکب ...
حسین غریب مادر ...
بدون تو حسین یه روزه پیر میشم ...
من با تو اومدم ...
بی تو اسیر میشم ...
بی تو کجا برم ؟
بی تو چیکار کنم ؟
بچه هاتو چطور باید سوار کنم ؟
بی تو باید با شمر و حرمله همسفر شم ...
جلوی تازیونه واسه رباب سپر شم ...
دست منو می بندن پیش چشم علمدار ...
از روی نی می بینی منو تو کوچه بازار ...
حسین غریب مادر ...
نظرات
نظری وجود ندارد !