چارقدت موند و گلهای پرپرش وای مادرم وای مادر بهشتمونو سوزوندن آخرش وای مادرم وای مادر حیرونه بابا از داغ کوثرش وای مادرم وای مادر (هنوز نمیدونه چی اومد سرش وای مادرم وای مادر) ۲ (آه روزگار من داره میره مادرم از کنار من آه روزگار من گریه به زخم تنت شده کار من) ۲ فکر خداحافظی با حیدری وای مادرم وای مادر حالت که بهتر شد روز آخری وای مادرم وای مادر گوشهی حجرهی تو میشینم و وای مادرم وای مادر لباسای سوخته رو میبینم و وای مادرم وای مادر آه روزِ ماتم شد تو زمین خوردی و از عمر من کم شد آه از همین حالا روزگار زینبت دیگه دَرهَم شد